دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

چه قدر خوشحال شدم و قتی نقدی بر نقدم به دستم رسید و خوشحال تر هستم که این امکان را دارم که آن را منتشر کنم.

- اولین نقدی که به نوشته ی شما دارم اینه که گفته بودین بیننده ی فیلم هیچ گاه از افسانه بدش نمیاد!!!
در حالی که تمام اعمال و حرکات تحریک امیز افسانه باعث انزجار مخاطب میشود نوع پوشش و ارایش لحن حرف زدن که بی حیایی در ان موج میزند گدایی محبت و توجه از مردها همه  ی اینها باعث ایجاد این انزجار در ما شد(من و خانواده ام)
- دومین نقدم به نقد شما این بود که شخصیت حاجی بازاری رو شخصیت ماه و دوس داشتنی  یاد کردین!!!!
این شخصیت و باالخص بازی شریفی نیا در این نقش با توجه به پیشینه اش و کلیشه شدنش در این نقش حاجی بازاری متظاهر و ریاکار باعث ایجاد یک فاجعه در شخصیت پردازی فیلم شده بود.مخاطب فیلم هرچقدر هم اهل فیلم دیدن حرفه ای نباشد با دیدن چند باره ی شریفی نیا در یک نقش به شدت نخ نما شده دچار انزجار میشود!از سوی دیگر شخصیت جذاب و دوس داشتنی  حاج یوسف با بازی بی نظیر اکبر عبدی که هر دو توافق داریم که خیلی دیدنی از کار در اومده.گفتین که چرا با شریفی نیا مخالفت نمیکنه و باهاش کنار میاد این یک سیره و روشه  در عالمان بزرگ که گاهی به افراد فرصت هایی بیش از لیاقتشون میدن دلیلش رو نمیدونم ولی خب اون حاجی بازاری پولداره و بسیاری از مردم طرفش هستن!اینکه گفتین دستگیری از زنها کار خوبیه بعله ولی همین طور که خودتون هم گفتین با روش و اصولش نه از روی هوا و هوس تو فیلم چند  دختر جوون بودن که حاجی هواشون رو داشت اینکه برای هوس خودت دست چند زن جوون رو بگیری بدترین کاره از نظر من و البته فک میکنم گناهش هست گردنش....
- و بالاخره افترا زدن به حاج یوسف و افسانه که  خیلی بچه گانه و ساده انگارانه از کار در اومده بود.هرچند ده نمکی رو به شعارهای گل درشت دادن تو فیلم میشناسیم و توقع ایجاد تعلیق هنرمندانه ازش نداریم ولی دیگه این قضیه خیلی لوس بود!!!



حاج یوسف یه عالم مورد اعتماد یه محل داره با پول دادن به افسانه به وظیفه ی شرعی اش عمل میکنه که اونم دستگیری از نیازمنده همه میدونن که افسانه علاوه بر بدهکار بودن برادرش هم تو بیمارستانه و نیاز مالی داره و این نکته هم  روشنه که  یه عالم دین هیچ وقت برای دستگیری از مستحق به پیشینه ی اخلاقی و رفتاریش نگاه نمیکنه.
- سکانس لشگر کشی به خونه ی افسانه هم از یک فیلم اون ور آبی که علیه ایران ساخته شده کپی برداری شده بود.اون فیلم که با بازی  بازیگران ایرانی مقیم فرنگ ساخته شده بود دقیقا قصه ی یک زنی پاکدامن بود اما بهش تهمت زده شده بود و مردم با سنگسار کردنش حکم خدا رو از دید خودشون اجرا  کردن.شایدم  این کپی برداری یه اتفاق بوده و ده نمکی اصلا اون فیلم رو ندیده ولی خب این  تقلید تو فیلم بود خواه یا ناخواه.....
- سکانس اخر ولی خیلی خاص و دیدنی  از اب در اومده بود نماز خوندن حاج یوسف  جلوی در بسته ی مسجد و اون ترانه ی دلنشین.

با تشکر از خانم رنجبر بابت نقد کردن نقد حقیر

  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


خیلی وقت است که نقد فیلم نگذاشتم!

امروز یک بار و اندی آخرین کار آقا مسعود ده نمکی رو دیدم در نمایشگر خانگی و با یک نمایشگر 21 اینچ قدیمی و بدون صدای دالبی!

کار در کل کار خوبی بود و باید بگویم به نظرم مسعود ده نمکی چه ما از او و کارهایش خوشمان بیاید یا نیاید، توانسته راه فیلم ساختن برای مخاطب ایرانی و نه مخاطبین اندک سینما در ایران را پیدا کند و البته با موضوعات خوبی هم که انتخاب میکند و البته بهره گیری از سوپر استارها و باز البته پروپاگاندا! محصول خود را برای مخاطب جذاب کند! آنقدر که ما نتوانیم از کنار آثار این سینما گر نوپا به سادگی عبور کنیم.

پر واضح است که این متن تعریف و تمجید ار آقا مسعود و تولیداتش نیست ولی ناچارم اعتراف کنم آثار مسعود ده نمکی بی اغراق جزو کارهاییست که آدم به همراه خانواده با خیال رحت میتواند آنرا ببیند و در آخر هم از دیدن کار پشیمان نباشد! چه از کار خوشش آمده باشد یا نه.


رسوایی


فیلم رسوایی که ظاهرا گیشه ی خوبی داشت و تا این اواخر هم بر پرده مانده بود و نشان می داد که مخاطب دارد، به واقع موضوع خیلی خوب و به جا و کم پرداخته شده ای داشت و به راحتی میتوان گفت: "کاری بود در ترویج سبک زندگی اسلامی".

مهمترین چیزی که در فیلم به روی آن توجه شده بود، اول زندگی کردن برای خدا و توجه تام و تمام به رضای او بود. و بعد از آن پرداختن به مسئله ی عام و شایع در میان شیعیان امروز امیر المومنین در جامعه ی ایرانیمان یعنی قضاوت کردن و تهمت زدن! که واقعا بد به جان جامعه ی ما افتاده و ما را از اخلاق اسلامی دور و دورتر کرده.

بازیها خوب بود و به ویژه بازی اکبر عبدی که به نظر حقیر جزو اکابر کارهایش باید به حساب آورده شود نیز عالی بود. نقش طنز نبود ولی اکبر آقای عبدی کار را اینقدر خوب هدایت کرده بود که لبخند را هیچگاه از چهره ی بیننده دور نمیکرد و هیجان را در دلش خاموش.

تصویر و موسیقی و صدا هم خوب و مرغوب بود و گریم نرم به ویژه گریم الناز شاکر دوست و دوستانش هم بسیار بسیار رعایت شده می نماید، و به واقع از کارهای دیگر این بازیگران، آرایش سبکتری دارد!

اما دعوای همیشه بر سر فیلم نامه است و رعایت نکردن عناصر و شخصیتها.

بزرگترین مشکل فیلم این است که شما هیچگاه در فیلم از افسانه (الناز شاکردوست) بدتان نمی آید و این در شخصیت پردازی یک فاجعه است، زیرا شخصیت افسانه یک دختر خیابانی و دزد و اغوا کننده و وراج و ... است. او سارق است. بد دهن است . بی حجاب است. شیاد است. او زنی است که در مقابل زنا خود دار نیست و از ازدواج گریزان است. ما هیچ ویژگیِ مثبتی در شخصیت افسانه سراغ نداریم ولی شخصیت پردازی و بازی شاکر دوست او را در دل بیننده جا داده است و این خود ایرادی بزرگ است.

دومین ایراد: شخصیت ماه، جذاب و دلپذیر حاجی تاجر فرش (شریفی نیا) است که بی جا و بی جهت لجن مال می شود و این مهم می توانست به دست دیگری انجام شود! مردی که همسرش فوت کرده و از تمکن مالی خوبی هم برخوردار است و اهل ازدواج است و دستگیری (حالا گیرم نه به خاطر خدا) این شخصیت خوبی است که جا داشت به عنوان یک عنصر مطلوب در فیلم و در سبک زندگی اسلامی حفظ شود، به ویژه اینکه او قصد ازدواج با افسانه را نیز دارد و قصد خوشبخت کردنش را. به هر حال لزومی نداشت کلید تهمت زدن به حاج یوسف و لشکر کشی به درب خانه ی افسانه در دستان این شخصیت باشد.

حتی سخنرانی و لحظه ی گره گشایی و افشاگری افسانه نیز نیازی به همچین مجلسی نداشت و کافی بود "فیلم افسانه و حاج یوسف" را در بساط فیلم فروش محل ببیند تا جرقه ی لازم برای انفجار احساساتش و رفتن میان مسجد یا تیمچه ی بازار اتفاق بیافتد.

سومین ایراد: ما حاج یوسف را در فیلم صاحب چشم بصیرت میبینیم که گدشته از غلو بودنش این ایراد را داشت که با فرض عوضی بودن حاجیِ فرش فروش چرا تمام امور مسجد و امور مالی مسجد در دستان این مرد است؟ و چرا حاج یوسف با این مرد مشکلی ندارد؟ یا قرار نگرفتن در مواضع تهمت؟ یا مجرد بودن این مرد بعد از فوت همسرش؟ با توجه به اینکه فعالیت اجتماعی انجام میدهد و به داد زنان محل میرسد! که در سیره ی علما و صالحین این نیست که خود به دیدار و عیادت و رسیدگی به امور اینگونه زنان بروند، بلکه این کار را معمولا با واسطه ی زنان انجام میدهند تا هم از موضع تهمت فاصله گرفته باشند و هم شخصیت و کرامت آن زن را حفظ کرده باشند.

ایراد بعد: ....

تا صبح می شود از در و دیوار ایراد گرفت و آقا مسعود هم که نیست تا پاسخ بگوید. پس رها میکنیم که دیگر ایراد ها واقعا اینقدر مهم نیستند.

و مهم انتخاب و پرداخت به موضوعی لازم و ضروری بود، که این مهم با کیفیت قابل قبولی انجام شد.

از آقا مسعود و تیمش تشکر میکنم و همه گان را به دیدن این کار توصیه.


یا علی


دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۵۳

  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمت الرحیم

سلام



با پرویی تمام محقر خود را، دوست رها شده ی خود را به روز میکنم با محصولی که مدتها بود منتظرش بودم و اکنون اولین آن به بار نشست!

یکی از علایق و انتظارات حقیر از نگارش این وب معرفی قرآن و کارهای قرآنی در خور و در شان بود!

ولی همیشه این ترس نیز وجود داشت که اولا این دهان و قلم کوچک را چه به وصف و معرفی این بی نظیر و بزرگترین موجود مکتوب در دسترس بشریت و ثانیا چه کتابی از کتب مرتبط با قرآن شریف را معرفی کنم که هم به معرفی آن مایل باشم و هم کار بردی باشد.

یکی از قرآن پژوهان جوان که در آینده باید منتظر درخشش نامش در میان نامهای بزرگ باشیم، اخیرا شروع به تالیف آثاری پیرامون قرآن کریم کرده است که آثار او از دو جهت قابل تامل:

اول: ایشان با تمرکز حدود دو دهه ای بر قرآن کریم و گریز از حواشی چرب و شیرین طلبگی و ممارست عجیبش بر فهم و خوانش کتاب خدا به تسلط خوبی در مورد آیات مربوط به هم، دست یافته است و با مطالعه ی کتب پیرامون قرآن کریم و البته با نگاه نقادانه، جامعه ی محقیقین و مفسرین قرآن عظیم را خوب می شناسد.

دوم: جوان بودن ایشان و ارتباطش با جوانان و دانشجویان محصولات وی را متناسب با خواست و نیاز امروز جوانان محیا کرده است.

متاسفانه جامعه ی محصلین ما ارتباط وسیعی با مطالعه ندارند و اگر هم مطالعه ای در کار باشد محصولات با حجم کم بیشترین مخاطب را در میان این دسته از خوانندگان دارد.

دو محصول اخیرا از جناب حسین آقای ثروتی به طبع رسیده است. دومین آنها را که امروز به معرفی آن می پردازم، کتاب "سلام خدای خوبم" است.


سلام خدای خوبم


کتاب حاضر که مجموعه ی ارزشمندی از تلنگرهای محققانه از کلام محبوب است در طول یک سال و در اثر پیامکهای تولید شده توسط نگارنده به وجود آمده و در حال حاضر نگارنده در دومین سال تولید این پیامکها است.

همین حرکت قطره وار و مداوم در این مدت نسبتا طولانی، باعث تلنگرهای عمیقی شده و بارها و بارها انسان را به مراجعه به کتاب رب العالمین سوق داده است! چرا که شیوه ی نگارش این پیامک ها به گونه ای طراحی شده که مطلب را به صورت ضربه ای و نا تمام با ذکر آیه و سوره ی مربوطه در اختیار خواننده قرار میدهد و او را ناگذیر میکند تا به کتاب خدا سری بزند.

یکی دیگر از ویزگیهای این کار، مرجع و منبع این پیامکها است که از آن نباید غافل شد! که آن کلام خدا و معجزه ی پایان بخش پیامبران است! و بی تردید مراجعه به کلام خدا که صاحب نفسهاست و بی تردید این کتاب خوش نفسترین و اخلاقی ترین موجود برای تربیت و تزکیه آدم مشتاق است.



کتاب حاضر از 365 پیامک قرآنی تشکیل شده که توصیه ی خوانش آن نیز به صورت همان روزی یک صفحه می باشد تا استمرار ریزش این قطرات قرآنی بر نفس لجام گسیخته همان باشد که قطرات آب با خاراترین سنگها میکند!! 

این کتاب برای مخاطبان و دوست داران خدا یک فرصت است (بی اغراق)


اما این کتاب را از کجا خریداری کنیم:کتاب تازه از صحافی خارج شده و طبیعتا هنوز در کتابفروشیها و سایتهای فروش محصولات فرهنگی و کتاب قرار نگرفته است.

اما این کتاب را با تماس با شماره تلفن 09197478433 آقای حیدری میتوان تهیه کرد.

در تهران این کتاب، از فروشگاه "پاتق کتاب" واقع در چهار راه کالج به شماره تماس 88911212

و "کافه کراسه" واقع در خیابان پور سینا در ضلع شمالی دانشگاه تهران به شماره تلفن 09124804475 نیز قابل خرید و تهیه است.


نکته: این کتاب رو حتما بخونیم و حتما برای زیارت آیات کتاب خدا به کلام خدا مراجعه کنیم و حتما یکسال برای او وقت بگذاریم! که از ویزگیهای مومن خوانش هر روز قرآن است و چه بهتر که این خوانش با فهم و تدبر باشه، مگه نه؟

  • مجید شفیعی