دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام


دیگه دلم ترکید از بس کتاب معرفی نکردم

یکی از کسانی که دلبری کرده از من (هوق) تو شعر اجتماعی بی گمان ابوالفضل زرویی نصرآباد استاد بزرگ مثنوی و ترانه ی اجتماعیِ. آنهم با یک طنز عالی.


  


این آدم خوب و متعهد است و زبانی سالم و روان دارد و به همین دلیل کارها و شعر هاش خوش به دل می نشیند و تلنگرهای عمیقی میزند.


اصل مطلب

ماه به روایت آه

رفوزه ها

حدیث قند

غلاغه به خونه ش نرسید

افسانه های امروزی

تذکره المقامات

در حلقه ی رندان


اینها بخشی از کتابهای زیبا و وزین ابوالفضل خان نصرآباد است


ابوالفضل زرویی نصرآباد ؛ شاعر،پژوهشگر و طنزپرداز
متولد ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸تهران
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
آغاز به کار مطبوعاتی و فرهنگی از سال ۱۳۶۸
همکاری با نشریات: گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس، تماشاگران و…
اسامی مستعار: ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی، عبدل،…
(توضیح: نامبرده، پای بعضی نوشته‌هایش در همشهری از اثر انگشت نیز استفاده کرده است.)



یکی از شعرهایش را که دیروز با صدای خودش شنیدم را برایتان انتخاب کرده ام که امیدوارم خوشتون بیاد.


بشین عزیز، پرت و پلا نگو مرد!
این مدلی نمی‌شه عاشقی کرد

 تو هر دلی یه عشق، موندگاره
آدم که بیشتر از یه دل نداره
 
درسته، ‌دیگه توی شهر ما نیست
دلی که مثل کاروانسرا نیست
 
بازم همون دلای بچگی‌مون
دلای باصفای بچگی‌مون
 
یه چیز می‌گم، ایشالا دلخور نشین:
«قربون اون دلای‌تک‌سرنشین!»

این روزا عمر عاشقی دو روزه
ایشالا پیر عاشقی بسوزه

بلا به دور از این دلای عاشق
که جمعه عاشقند و شنبه فارغ!

گذاشته روی میز من، یه پوشه
که اسم عشق‌های بنده توشه

زری، پری، سکینه، زهره، سارا
وجیهه و ملیحه و ثریا

نگین و نازی و شهین و نسرین
مهین و مهری و پرند و پروین

چهارده فرشته و سه اختر
دو لیلی و سه اشرف و دو آذر

سفید و سبزه، گندمی و زاغی
بلوند و قهوه‌ای و پرکلاغی ...

هزار خانمند توی این لیست
با عده‌ای که اسم‌شون یادم نیست!

گذشت دوره‌ای که ما یکی بود
خدا و عشق آدما یکی بود

نامه مجنون به حضور لیلی
می‌رسه اینترنتی و ایمیلی!

شیرین می‌ره می‌شینه پیش فرهاد
روی چمن تو پارک بهجت‌آباد

زلفای رودابه دیگه بلند نیست
پله که هس، نیازی به کمند نیست
 
تو کوچه،‌ غوغا می‌کنند و دعوا
چهار تا یوسف سر یک زلیخا!

نگاه عاشقانه بی‌فروغه
اگر می‌گن: «عاشقتم»، دروغه

تو کوچه‌های غربی صناعت
عشقو گرفتن از شما جماعت

کجا شد اون ظرافت و کرشمه
نگاه دزدکی کنار چشمه؟

کجا شد اون به شونه تکیه کردن
کنار جوب آب، گریه کردن

دلای بی‌افاده یادش به خیر
دخترکای ساده یادش به خیر

من از رکود عشق در خروشم
اگر دروغ می‌گم، بزن تو گوشم
 
تو قلب هیشکی عشق بی‌ریا نیست
حجب و حیا تو چشم آدما نیست
 
کشته دلبرند و ارتباطش
فقط برای برخی از نکاتش!

پرنده پر، کلاغه پر، صفا پر
صداقت از وجود آدما، پر

دلا! قسم بخور، اگر که مردی
که دیگه گرد عاشقی نگردی
 
ما توی صحبت رک و راستیم داداش
عشق اگه اینه، ما نخواستیم داداش

حال کذایی به شما ارزونی
عشق‌ریایی به شما ارزونی



خواندن کتابهای او دل می خواهد و حال خوش و لذت ببرید از خوانش آثارش

به امید خدا


  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام علیکم


کسی از آشنایان میگفت:

"من خیلی دل خوشی از روانشناسی و روانکاوی و مشاوره و از این جور حرفا نداشتم

ولی به دلایلی به یکی از این مراکز رفتم و با خانم دکتر نوری مشاوره داشتم

خیلی علمی و مسلط و خدا رو شکر بچه مسلمون بودند

و برای همین تاکید داشت اگه نیاز به مشاوره و راهنمایی در زمینه های تربیتی و کلا تو زندگی داشتید اینجا برید"



آدرس وب:

http://ravvan.com/fa


آدرس و تلفن:

مرکز مشاوره طلیعه سلامت

تهران - خ دولت ـ چهارراه اختیاریه جنوبی ـ کوچه نگار ـ ساختمان نگار ـ طبقه 3 ـ واحد 12، 22572274-021

  • مجید شفیعی