ببینیم خدا چی میگه (7)
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام
امروز میخواهیم در مورد مسئله "وکالت آدمها یا اشیا" به قرآن نظر بیندازیم و ببینیم آیا میشود در درگاه خدا از وکالت کسی بهره برد!؟
وکالت یعنی واگذار کردن کاری به کسی برای انجام به جای خود شخص.
خیلی شنیدایم یا خیلی در زبانمان هست که: من کارم رو سپردم به آقا و امیدم به خودشه و یا ابوالفضل و یا رقیه خانم و یا ... و برای خودشان نذر میکنیم که آقا اگر فلان بشود منهم فلان میکنم و یعنی کلا کارمان را واگذار میکنیم به مثلا امام حسین یا علی اصغرش یا حضرت زهرا یا دیگران
فقط سه آیه را بیان میکنم:
اول:
وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِن دُونِی وَکِیلًا ﴿٢﴾ اسرا
و کتاب را به موسی دادیم و آن را برای فرزندان اسرائیل
رهنمودی گردانیدیم که: «غیر از من کاردانِ کارسازی برمگیرید.»
دوم:
وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا أَشْرَکُوا ۗ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ۖ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ ﴿١٠٧﴾انعام
و اگر خدا میخواست، آنان شرک نمیآوردند و ما تو را بر ایشان نگهبانی ننهادیم و تو وکیل (ما) بر آنان نیستی. (خطاب به پیامبر است)
سوم:
فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَن یَقُولُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ ۚ إِنَّمَا أَنتَ نَذِیرٌ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿١٢﴾ هود
پس شاید تو برخی از آنچه را که فراسویت وحی میشود ترککنندهای و سینهات
بدان تنگ است (از آن رو) که میگویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده،
یا فرشتهای با او نیامده؟» تو فقط هشداردهندهای. و خدا بر هر چیزی وکیل
(و) کارساز است.
سه آیه کاملا واضح از قرآن بیان شد و فکر نمی کنم سوالی باقی مانده باشد (که اگر مانده در خدمتم)
در آیه اول ذکر شده که ما به موسی کتابی که موجب هدایت بنی اسرائیل است دادیم تا آنها جز خدا کسی را برای انجام کارهایشان وکیل نگیرند.
در آیه دوم به پیامبر در مورد مشرکان توضیح داده شده و خدا شرایط آزاد در قبول هدایت و رد آن را به پیامبر یاد آور شده و به او میگوید که تو نگهبان آنان نیستی و امور آنها ربطی به تو ندارد (من به تو وکالتی برای انجام امور آنان ندادم)
در آیه سوم خیلی حرفها هست در مورد عصمت پیامبر! حتی حرفهایی وجود دارد بر خلاف آنچه مدعای ماست!! که مورد بحث امروز ما نیست. اما در مورد جایگاه انسان بلند مرتبه ای چون رسول خاتم و در پایان همین آیه به او یاد آور می شود که تو جز هشدار دهنده ای نیستی و تاکید میکند که وکالت فقط از آن خداست.
حالا باید از خودمان سوال کنیم که چه شده است که ما اینهمه برای انجام کارهایمان متوسل به ائمه و رسول خدا و از آن عجیب تر امام زاده ها میشویم. با کدام دلیل موجه و با کدام دستور الهی
باز هم تاکید میکنم که روایات نباید خلاف قرآن باشد (به دستور پیامبر و امام صادق و عقل) تا فهمیده و پذیرفته شود و الا ما هم سرنوشتی جز بنی اسرائیل نداریم که از خدا محسوسات می خواستند برای اینکه او را عبادت کنند
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَّهُمْ ۚ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَـٰهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ ۚ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿١٣٨﴾ اعراف
ترجمه ی بخش قرمز: گفتند: «ای موسی! همان گونه که برای آنان خدایانی است، برای ما (نیز) خدایی
قرار ده.» گفت: «بهراستی شما گروهی هستید که نادانی میکنید.»
- ۹۳/۱۰/۰۶
متاهل
2 تا بچه
مسلمان شیعی هستم