دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

چه می کردیم اگر رباعی نبود؟

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

واقعا اگر این مختصر کُشنده ی ادبی، در عالم لطافتِ شعر فارسی نبود، انتقال کلی معنی رو از دست می دادیم ، یک کهکشان شهود عارفانه رو، با عالمی از شطح چه می کردیم؟

رباعی های بابا، عطار، خیام، رودکی، امام راحل، و این آخری که امروز مهمان سفره حقیر بنده است "میلاد عرفان پور".

یه بی ادبی میکنم و تعریف رباعی رو می گذارم برای مثل خودم که با شعر آشنا نیست. تا شاید رشدی هم در این زمینه باشد.

رباعی به معنی چهارتایی است و برای همین به رباعی، چارپاره نیز می گویند، و این چهار مصراعی است که بر وزن "لاحول و لاقوة الابالله" سروده شده باشد. این قالب، یک قالب ایرانی بوده و در زبانهای همسایه (از جمله عربی و ترکی و اردو) نیز مورد استفاده قرار می گیرد. سه مصراع اول چارپاره مقدمه ای برای منظور شاعر است و بیت الغزل کلام او در مصراع چهارم آورده می شود.


جشن فراموشی ها


کتابچه ای ست مختصر با 55 صفحه که می توان آن را در فاصله بین خانه و محل کار خواند و روح را تازه کرد. اولین چاپ به سال 89 و از نشر سپیده باوران به طبع رسید.

خود جناب عرفان پور جوانی ست خواستنی و خوش سیرت و صمیمی که با شعرها و رباعیاتش دلِ آینه وار خود را نیز به رخ می کشد.

برایش از خدا طلب توفیق و قدرت بیان روز افزون میکنیم: که "رب الشرحله صدره و یسر له امره و احلل عقدةً من لسانه یفقهوا قوله"

دو سه رباعی از این کتاب برای تغییر ذائقه، تقدیم میکنم:


 


سرگرم مناجاتم و سرمست امشب

از هر چه جز او کشیده ام دست امشب

دیر آمده ای رفیق! دیر آمده ای

تنهایی من سرش شلوغ است امشب


ای کنج لب تو خال هندوی سیاه

چشمان تو زیر تیغ ابروی سیاه

من بخت سیاه دارم و موی سپید

تو بخت سپید داری و موی سیاه


بیزارم از این پوچی و بی معنایی

از این همه دل بستگی دنیایی

ای کاش دلم خوشه ای از گندم بود

در دست گرسنگان آفریقایی


بر جاده لمیده، باده در دست، سفر

این مست تر از مست تر از مست، سفر

کِی از دل بی نوای ما می گذرد

وقتی که نماز را شکسته ست، سفر


مختصر و مفید: از دیدار با کتابچه های شعر نشر سپیده باوران غافل نشویم که گنج ها دارند در خود.

این کتاب را از کجا خرید کنیم: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از مطهری، شهر کتاب (فروشگاه مورد علاقه من)



  • مجید شفیعی

نظرات (۴)

مطمئن باش هیچ کاری نمی تونستی بکنی!!

 

البته شایدم یه کار دیگه می کردیم

پاسخ:
سلام احسان عزیز
و مطمئن هستم
و شایدم
:)
حرف از رباعی که میشه من سر ذوق میام.عاشق این قالب شعری ام که در عین کوتاهی معانی بزرگی رو انتقال میده به دلیل تعصبی که رو جلیلصفر بیگی دارم باید از ایشون هم یاد کنم که رباعی ها و دوبیتی ها ی نابی دارن.معرفی کتابهای ایشون رو بذارین تو برنامه هاتون لطفا!!!

پاسخ:
سلام
چشم به زودی سری هم به باغچه های پر گل آقا جلیل می زنیم
:)
  • سعید کرباسچی
  • این هم تقدیم به تو

    البته با توجه به تعاریفی که کردی رباعی نیست.دو بیتی است :

     

    به دو زلف یار دادم ، دل بی قرار خود را

    چه کنم سیاه کردم ، همه روزگار خود را

    شبی ار بدستم افتد، سر زلف یار مه رو

    همه مو به مو شمارم ،غم بی شمار خود را

    پاسخ:
    داداشم، سعید
    سلام خوش اومدی
    از دوبیتی قشنگت هم ممنون

    حالا من:
    تا کی همه جا بدون تو غم بخوریم؟
    پس کی تو می آیی آب زمزم بخوریم؟
    این جمعه خدا کند بیایی آقا
    یک نان و پنیر ساده با هم بخوریم
    :)
    سلام
    بی شک یکی از دل نشین ترین قالب های شعری است. چون در عین کوتاهی میتونه سرشار از معانی عمیق باشه. معمولا تمثیل ها و نکات نغزی که در رباعی و دوبیتی استفاده میشه وقتی فهم میشه، آدم رو سر ذوق میاره. مثل یک دو بیتی از آقای بیین ارژن که توی جلسه شعر خوانی در حضور آقا هم خوند و در کتاب «بی هم شدگان» هم اومده..
    در خواب هم انتظار من پیوسته است     چشمی باز و چشم دیگر بسته است
    با پانزده آمدی مبارک عددی است          زیرا که شبیه گنبد و گلدسته است
    و این...
    زهرا از هرچه گفته آمد سر بود               ما دیگر گفته ایم و او دیگر بود
    پیوند گل محمدی با سیب است             او سیب گلاب باغ پیغمبر بود
    همچنین آقای محدثی خراسانی هم کتابی به نام «سلوک باران»  دارند که رباعیها و دو بیتی های دل انگیزی دارد..
    خورشید اگر به مهر تابنده شده است     وز عطر بهار شهر آکنذه شده است
    تغییر نیامده است در لیل و نهار             ذرات تو در زمین پراکنده شده است.
    پاسخ:
    سلام مادر لیلا
    اول. خیلی ممنونم از حضورتون و شرکت خیلی موثرتون تو معرفیها
    دوم. خانم عزیز چرا کتابهای مورد علاقه ما رو لو میدید شما دو تا کتاب معرفی کردی و من الان ...... الان ..... خیلی از شما ممنونم و منتظر باشیم تا به این کابهای زیبا و قشنگ هم برسیم
    زنده باشید
    راستی حال لیلا خوبه؟
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی