ده نمکی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خیلی وقت است که نقد فیلم نگذاشتم!
امروز یک بار و اندی آخرین کار آقا مسعود ده نمکی رو دیدم در نمایشگر خانگی و با یک نمایشگر 21 اینچ قدیمی و بدون صدای دالبی!
کار در کل کار خوبی بود و باید بگویم به نظرم مسعود ده نمکی چه ما از او و کارهایش خوشمان بیاید یا نیاید، توانسته راه فیلم ساختن برای مخاطب ایرانی و نه مخاطبین اندک سینما در ایران را پیدا کند و البته با موضوعات خوبی هم که انتخاب میکند و البته بهره گیری از سوپر استارها و باز البته پروپاگاندا! محصول خود را برای مخاطب جذاب کند! آنقدر که ما نتوانیم از کنار آثار این سینما گر نوپا به سادگی عبور کنیم.
پر واضح است که این متن تعریف و تمجید ار آقا مسعود و تولیداتش نیست ولی ناچارم اعتراف کنم آثار مسعود ده نمکی بی اغراق جزو کارهاییست که آدم به همراه خانواده با خیال رحت میتواند آنرا ببیند و در آخر هم از دیدن کار پشیمان نباشد! چه از کار خوشش آمده باشد یا نه.
رسوایی
فیلم رسوایی که ظاهرا گیشه ی خوبی داشت و تا این اواخر هم بر پرده مانده بود و نشان می داد که مخاطب دارد، به واقع موضوع خیلی خوب و به جا و کم پرداخته شده ای داشت و به راحتی میتوان گفت: "کاری بود در ترویج سبک زندگی اسلامی".
مهمترین چیزی که در فیلم به روی آن توجه شده بود، اول زندگی کردن برای خدا و توجه تام و تمام به رضای او بود. و بعد از آن پرداختن به مسئله ی عام و شایع در میان شیعیان امروز امیر المومنین در جامعه ی ایرانیمان یعنی قضاوت کردن و تهمت زدن! که واقعا بد به جان جامعه ی ما افتاده و ما را از اخلاق اسلامی دور و دورتر کرده.
بازیها خوب بود و به ویژه بازی اکبر عبدی که به نظر حقیر جزو اکابر کارهایش باید به حساب آورده شود نیز عالی بود. نقش طنز نبود ولی اکبر آقای عبدی کار را اینقدر خوب هدایت کرده بود که لبخند را هیچگاه از چهره ی بیننده دور نمیکرد و هیجان را در دلش خاموش.
تصویر و موسیقی و صدا هم خوب و مرغوب بود و گریم نرم به ویژه گریم الناز شاکر دوست و دوستانش هم بسیار بسیار رعایت شده می نماید، و به واقع از کارهای دیگر این بازیگران، آرایش سبکتری دارد!
اما دعوای همیشه بر سر فیلم نامه است و رعایت نکردن عناصر و شخصیتها.
بزرگترین مشکل فیلم این است که شما هیچگاه در فیلم از افسانه (الناز شاکردوست) بدتان نمی آید و این در شخصیت پردازی یک فاجعه است، زیرا شخصیت افسانه یک دختر خیابانی و دزد و اغوا کننده و وراج و ... است. او سارق است. بد دهن است . بی حجاب است. شیاد است. او زنی است که در مقابل زنا خود دار نیست و از ازدواج گریزان است. ما هیچ ویژگیِ مثبتی در شخصیت افسانه سراغ نداریم ولی شخصیت پردازی و بازی شاکر دوست او را در دل بیننده جا داده است و این خود ایرادی بزرگ است.
دومین ایراد: شخصیت ماه، جذاب و دلپذیر حاجی تاجر فرش (شریفی نیا) است که بی جا و بی جهت لجن مال می شود و این مهم می توانست به دست دیگری انجام شود! مردی که همسرش فوت کرده و از تمکن مالی خوبی هم برخوردار است و اهل ازدواج است و دستگیری (حالا گیرم نه به خاطر خدا) این شخصیت خوبی است که جا داشت به عنوان یک عنصر مطلوب در فیلم و در سبک زندگی اسلامی حفظ شود، به ویژه اینکه او قصد ازدواج با افسانه را نیز دارد و قصد خوشبخت کردنش را. به هر حال لزومی نداشت کلید تهمت زدن به حاج یوسف و لشکر کشی به درب خانه ی افسانه در دستان این شخصیت باشد.
حتی سخنرانی و لحظه ی گره گشایی و افشاگری افسانه نیز نیازی به همچین مجلسی نداشت و کافی بود "فیلم افسانه و حاج یوسف" را در بساط فیلم فروش محل ببیند تا جرقه ی لازم برای انفجار احساساتش و رفتن میان مسجد یا تیمچه ی بازار اتفاق بیافتد.
سومین ایراد: ما حاج یوسف را در فیلم صاحب چشم بصیرت میبینیم که گدشته از غلو بودنش این ایراد را داشت که با فرض عوضی بودن حاجیِ فرش فروش چرا تمام امور مسجد و امور مالی مسجد در دستان این مرد است؟ و چرا حاج یوسف با این مرد مشکلی ندارد؟ یا قرار نگرفتن در مواضع تهمت؟ یا مجرد بودن این مرد بعد از فوت همسرش؟ با توجه به اینکه فعالیت اجتماعی انجام میدهد و به داد زنان محل میرسد! که در سیره ی علما و صالحین این نیست که خود به دیدار و عیادت و رسیدگی به امور اینگونه زنان بروند، بلکه این کار را معمولا با واسطه ی زنان انجام میدهند تا هم از موضع تهمت فاصله گرفته باشند و هم شخصیت و کرامت آن زن را حفظ کرده باشند.
ایراد بعد: ....
تا صبح می شود از در و دیوار ایراد گرفت و آقا مسعود هم که نیست تا پاسخ بگوید. پس رها میکنیم که دیگر ایراد ها واقعا اینقدر مهم نیستند.
و مهم انتخاب و پرداخت به موضوعی لازم و ضروری بود، که این مهم با کیفیت قابل قبولی انجام شد.
از آقا مسعود و تیمش تشکر میکنم و همه گان را به دیدن این کار توصیه.
یا علی
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۵۳
- ۹۲/۰۶/۱۱
اخراجی های 2 و 3 اش واقعا آبرو ریزی بودند البته