ابری که احتمال بارش دارد

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

یه انیمیشن هست به اسم ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی به کارگردانی فیل لورد و کریستوفر میلر از کمپانی سونی پیکچرز و تولید شده در سال 2009

آقا این کار از ما دلبری کرده

چیکار کنیم؟؟؟؟

این کار 100 میلیون دلار خرج داشته و 240 میلیون دلار فروش کرده یعنی 140% سود داده.. نوش جون تهیه کننده ش. من خودم سه بار این کار رو خریدم! دو بار دانلودش کردم

این محصول تمام اون چیزیه که باید باشه

تمام اون چیزی که بعضی از بچه ها تو دوران کودکیشون دارن و بعضیها با مادری مثل مادر فیلینت همراه هستن و رشد میکنن و بالنده میشن و بعضی ها هم مثل سم با بی توجهی والدینشون یا نبود کسی که اونا رو بارور کنه تبدیل میشن به یه آدم ساده و کم مصرف.

این انیمیشن پر است از نقدهای تربیتی، از اشارات فلسفی، از شاعرانه ها، عاشقانه ها، از سادگیها، از زیبایی ها، از تلخی ها.

عاشق پدر فیلینتم و خیلی این انیمیشن کمکم کرد تا فهم دقیقی نسبت به بزرگترامون پیدا کنم، کمک کرد اخلاق خاصشون رو درست بفهمم، درست ترجمه ش کنم

به نظرم این انیمیشن رو باید ماهی یه بار دید

یه کلاس اخلاق کامل، یه تذکر جامع، از همه چی توش هست، ساده و صمیمی، روون و منطقی، خلاصه برای من و برای مرضیه یه کار شاید تکرار نشدنیه!

خیلی خوب بود

خیلی

دوست دارم نظرتون رو درمورد این کار بدونم

اگر دیدینش که بگید

اگر ندیدینش بدویین دانلودش کنید و ببینید و بعد بیاید بگید

از اینجا دانلودش کنید

منتظرم

یکشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۷

۰ ۰
۹۲/۱۱/۲۷

مجید شفیعی

۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۵

گلاره امیری

اصولا" ما زن ها وقتی با هم متحد بشیم، دیگه متحد شدیم!
تعبیرهای شما هم نمی تونه تفرقه افکنی و مصادره به مطلوب کنه!!!!

هه هه هه هه هه هه !

:)

آقا صلوات!

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۲۱

با تشکر از مرضیه خانوم و حمایت شون... :)
باید عرض کنم همین که خانوم خونه پشتیبان و همفکر من هستن،یعنی همه چیز حله!!!!!!!!

:)))))))))))

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۵۱

مرضیه

سلام

در ادامه گفتگوی شما با خانم امیری که گفتی این درسته درسته درسته اگه اتفاق بیفته باید عرض کنم که «بله اتفاق میفته. »

۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۴۹

ببینید؛اگه با کسی ازدواج کرده باشی(چه با علاقه و چه بی علاقه!)شرعا" و عرفا" و قانونا" زن و شوهرید و نسبت به همدیگه حقوق و وظایفی دارید...پس اگه همسرت ولت کنه و بره یا بهت خیانت کنه،حق داری که ناراحت بشی و از طریق قانونی اقدام کنی تا حقت رو بگیری!!!
اما وقتی هنوز ازدواجی اتفاق نیفتاده باشه چی؟؟؟
دو طرف تعهدی و وظیفه ای نسبت به همدیگه ندارن...
هر چقدر که من حق دارم اونو دوست داشته باشم،اونم همون قدر حق داره که منو دوست نداشته باشه!!!
من که نمی تونم زورکی خودمو بهش تحمیل کنم...!
به خاطر همینه که قانون هرچقدر هم عادلانه و دقیق و حساب شده باشه،بازم برای روابط عاطفی و انسانی،کافی نیست...خیلی چیزها هست که با قانون نمیشه حلش کرد! ...
گیرم که تو با هزار جون بند و تبصره ی قانونی و با هزار ترفند،تونستی همسرت رو کنارت نگه داری و مجبورش کنی با تو زندگی کنه؛ اما آیا دلش هم پیش توئه؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!

اگه من یه عشق یه طرفه داشته باشم و طرفم با دلیل و بی دلیل،از من خوشش نیاد،خب طبیعتا" به عنوان یه عاشق،ناراحت میشم که معشوقم منو قابل ندونسته...؛ولی همونطور که برای خودم حق انتخاب قائلم،باید این حق رو به اونم بدم...عشق و دوست داشتن که زورکی نمیشه...!
حالا اگه من اونو به جرم اینکه منو نخواسته نفرین کنم و دنبال این باشم که ازش انتقام بگیرم و بلایی سرش بیارم که مرغای آسمون به حالش گریه کنن و زندگیش رو بهم بریزم؛این نشون میده که عشقم یه عشق ناب و سالم نبوده...کوچیکی وجود و روح و شخصیت خودمو نشون میده...نشون میده که من فقط بهش حس مالکیت داشتم...حس مالکیت فرق داره با عشق!!!
متاسفانه خیلی از ما مالکیت رو با عشق اشتباه می گیریم! فکر میکنیم کسی که دوستش داریم باید حتما" مال ما باشه!!! این درجات پایین عشق رو نشون میده که هنوز اونقدر خودخواهی که معشوق رو فقط برای خودت میخوای!!!
اما یه عشق حقیقی و ناب و سالم،به معشوق حق انتخاب میده...خودخواهی کدومه؟؟؟ حاضره خودش رو فدا کنه تا معشوقش در آرامش باشه...مالکیت کدومه؟؟؟ حاضره خودش توی درد فراق بسوزه تا معشوقش با یکی دیگه خوشبخت بشه...
این همون فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی و انسانیته که فقط عشق به آدما هدیه میده...

یار اگر ننشست با ما، نیست جای اعتراض...!
پادشاهی کامران بود؛از گدایان عار داشت...

۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۲۶

کدوم سوال ها؟؟؟!!!! شما که گفتین سوال تون رو یادتون رفته!

من کجا عقب نشینی کردم؟؟؟ میشه دقیقا" بفرمایید...!

ازتون خواهش می کنم،جون همون شهید چمران،! با کلمات بازی نکنید!!!

همه میدونن که عقل حسابگره!!! عقل اگه حساب و کتاب و آینده نگری نکنه و چرتکه نندازه که عقل نیست!!! عشق هم عشقه...انواع و درجات داره،اما عشقه!!! و همه شون شبیه هم اند...همونطور که گفتم دوست داشتن یعنی حس مثبت داشتن و خوش اومدن در عین حفظ منیت؛
و عشق یعنی کسی یا چیزی رو بیشتر از خود دوست داشتن؛یعنی فداکاری و از خودگذشتگی و ترجیح دادن کسی یا چیزی بر خود...!

همه ی عشق ها (حتی عشق های زمینی!) ته مونده و کمرنگ شده و تغییرشکل داده ی عشق خدا(عشق خودش!!!) هستند دیگه!!! پس ماهیت شون با کلمات جا به جا نمیشه که موضوع و نتیجه هم عوض بشه!

۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۰۶

اینو قبلا" میخواستم بگم،یادم رفت!...الان به ما بقی حرفام اضافه اش می کنم و تموم... :)

همونطور که قبلا" هم گفتم،عقل و عشق هر دو خوبن و باید باشن؛ و من معتقدم که منافاتی هم باهم ندارن...یه عقل سلیم،همیشه عشق رو می پذیره... :)
اما شنیدین که آدما انگیزه شون از خوب بودن و بهشت رفتن،معمولا" دو تا چیزه؟ :
بعضیا با عقل حسابگر شون چرتکه میندازن و دو دو تا چهار تا میکنن و میگن آدم خوبی باشیم که بهشت بریم و عیش و نوش و حوری بهشتی نصیب مون بشه!!!!!!!
اما دسته ی دیگه کسایی اند که به عشق خودش،زندگی می کنن...خوبی می کنن...حتی اگه بهشتی نبینن! حتی اگه معشوق شون اونا رو به جهنم هم ببره،گله نمی کنن! میگن حق مونه...! هر چه آن خسرو کند،شیرین بود...

بالاترین مرتبه ی بهشت که "رضوان" الهیه،مال اوناست...مرتبه ای که خدا از اونا راضیه و اونا هم از خداشون راضی اند...

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند...!
من چنینم که نمودم،دگر ایشان دانند!
عاقلان،نقطه ی پرگار وجودند؛ولی....
عشق داند که در این دایره سر گردانند....!
.
.
.
.
.
.گر به نُزهتگه ارواح،بَرَد بوی تو،باد...،
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند...!
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم،چه شد؟!
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند....

:)

۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۲۸

جالب که اسم همه رو اوردید و بعد میگید نظر خودم رو دارم :))))

موفق باشید

من تا اونجایی که به نظرم می رسه اسم کسی رو نیووردم و به اندیشه ی کسی استناد نکردم و هر چی گفتم فهم خودم بوده

ولی شما !!!!!!

سلام.لحن زیبایی نداشتید ولی خب...
ببینید؛نمی خواستم اینا رو بگم که یه وقت حمل بر خودستایی و....بشه؛ولی گویا مجبورم بگم!
من همونطور که گفتم،همیشه توی زندگی ام سعی کردم نظر و دیدگاه خودمو داشته باشم...اول خودم فکر کنم و بعد ببینم فکر دیگران چی بوده؟ و دیدگاه و نظریات دیگران رو از فیلتر خودم رد میکنم...لزومی نداره که حرف یه اندیشمند و متفکر،حتما" وحی منزل باشه! برداشت و استنباط و تلفیق و ربط دادن همه ی نظریه ها و دیدگاه ها(در هر زمینه ای!) همیشه با خودم بوده...و این وسط به نتایج جالبی هم رسیدم... :)
و اینکه در اکثر موارد،وقتی دیدگاه خودمو درباره ی موضوعی پیدا کردم،رفتم و دیدم که یه متفکر،فیلسوف،روانشناس یا دانشمندی هم با من هم فکر و هم عقیده بوده...و خوشحال شدم که اون نتیجه گیری،مال ذهن و شخصیت خودم بوده نه یه کپی پیست از دیگران... :)))
پس اگه از کسانی اسم بردم،معنی اش این نیست که من اندیشه ها و کتابهای همه ی اونا رو خوندم و میدونم و چیزایی رو که از اونا یاد گرفتم بازگویی میکنم!!! بلکه دیدم که اونا هم با من هم عقیده بودن و دیدگاه های مشابهی داشتیم...پس از اونا هم اسم بردم تا شما بهتر متوجه منظور من بشین و توضیح اضافی ندم... :)

و جالبه که شمایی که همیشه از من سند و مدرک و دلیل و تعریف دقیق میخواین(درباره هر چیزی!!!!) الان خودتون با افتخار میگین:

(من تا اونجایی که به نظرم می رسه اسم کسی رو نیووردم و به اندیشه ی کسی استناد نکردم و هر چی گفتم فهم خودم بوده

ولی شما !!!!!!)

!!!

به هر حال می تونیم دیگه در این مورد بحث نکنیم...

۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۳۹

آتی

سلام! منم این کارتون رو خیلی وقت پیش دیدم و یادمه که خیلی خیلی خوشم اومد ازش! فوق العاده بود!

۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۴۶

ممنونم از توضیح مبسوط تون...
من همیشه اعتقادم این بوده که برای طرز فکرم،و دنیایی که برای خودم می سازم،مجبور نیستم حتما" دنبال سند و مدرک بگردم...چرا من باید برای تعریف چیزی مثل عشق و دوست داشتن و...برم استناد کنم به حرف مثلا" دکتر شریعتی،شهید مطهری یا فلان فیلسوف و فلان چهره ی معروف؟؟؟ مگه اونم آدمی نبوده مثل من؟؟؟ تنها فرقش با آدمای دیگه این بوده که اون خودش فکر کرده،لمس کرده،درک کرده،و فهمیده های خودش رو گفته...کاری که خیلی از آدما جرات انجام دادنش رو ندارن!!!! و همینه که اونا میشن چهره ی ماندگار و کتابها و نظریاتشون دست به دست و دهن به دهن و سینه به سینه می چرخه،و ما با نهایت گمنامی در تاریخ محو میشیم...!!!!!!!!!!! همیشه این طور زندگی کردم که درباره ی هر موضوعی،اول باید خودم فکر کنم،خودم درک کنم،ببینم نظرم خودم چیه،و بعد برم دنبال نظر دیگران...به قول شهید رجایی : : من ستایش گر معلمی هستم که "اندیشیدن" را به من بیاموزد نه "اندیشه ها" را...
راز آموزش راستین،در همین نکته نهفته است: آموزش یعنی بیرون کشیدن و استخراج کردن؛نه حفظ کردن و تلنبار کردن!!!!
پس اگه تعریفم از خیلی چیزها،به قول شما ذوقیه،دلیلش اینه...چون من نگاه خودم رو میگم... :)
در مورد عملیات انتحاری(اگه آگاهانه و به انتخاب خود اون فرد باشه) باید ببینیم انگیزش از این کار چی بوده؟ خیلی از این افراد رو شست و شوی مغزی میدن و اونقدر تفکر گروه و سازمان شون رو بهشون دیکته کردن که شک ندارن دارن کار درستی میکنن!!! بعضیاشون(مثلا" گاهی در فلسطین،یا در زمان جنگ تحمیلی و کسایی که خودشونرو روی مین مینداختن یا حتی شهید فهمیده و...)برای آرمان و اعتقادشون،دین شون،وطن شون و مردمشون این کار رو میکنن که به نظر من از همون عشق نشات میگیره که اونا رو به این فداکاری میرسونه...بعضیاشون هم به خاطر پول اینکار رو می کنن؛مثلا" طرف فقیره،بهش میگن اگه این عملیات انتحاری رو انجام بدی،اینقدر به خانواده ات پول میدیم یا تا آخر عمر ساپورتشون میکنیم...طرف هم به خاطر عشقی که به خانواده اش داره و برای راحتی اونا خودشو فدا میکنه...
وقتی یه عارف مثل منصور حلاج،عین القضات همدانی،باباطاهر،مولانا،حافظ،خیام،عطار،سهروردی و.......به اون درجه از معرفت و خداشناسی میرسن که از خود بی خود میشن و اناالحق میگن و اون بلاها سرشون میاد،قطعا" پیامبر و امام معصوم خیلی بیشتر از اونا خدا رو فهمیدن و عاشقش شدن که به خاطرش هر کاری بکنن...پس بی انصافیه که کار اونا رو هم به عقل نسبت بدیم...! قطعا" اونا از هر عارفی عارف تر و از هر عاشقی عاشق تر بودن...اونجا که حضرت زهرا (س) از دیدن پیامبر که در بستر مرگ بوده،ناراحت و بی تاب بودن و وقتی پیامبر در گوششون میگه بعد از من،تو اولین کسی هستی که به من ملحق میشی و فقط شنیدن همین حضرت زهرا رو آروم میکنه...اونجا که حضرت علی(ع) در محراب میگه فزت و رب الکعبه...
به هر حال من ترجیح میدم اینجوری به زندگی نگاه کنم...شما هم هر جور که دوست دارین نگاه کنین!!! ...

۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۵۰

اگه دقت کنین هم دوست داشتن رو تعریف کردم و هم عشق رو...!
(کارهایی رو که گفتین عاقلانه اس و در برخی موارد حاصل وفاداریه و ربطی به عشق نداره...) در جواب این حرف تون،باید بگم آخه کی گفته اینکه خودت رو فدای یه انسان دیگه بکنی(چه به عنوان یه عاشق،یا حتی مثلا" به عنوان یه شهید)و کس دیگه ای رو به خودت ترجیح بدی،عاقلانه اس؟!؟!؟!؟!؟! کدوم عقلی این اجازه رو میده که تمام وجود خودت رو و حتی جان ات رو،به خطر بندازی؟؟؟؟ این فقط از عشق بر میاد... :)
اگه عشق نبود،خداوند دست به خلقت نمی زد...! یکی از مهم ترین تفاوت های انسان و فرشته هم همینه...همینه که به انسان چنان ارزشی میده که خدا از همه ی مخلوقاتش میخواد به آدم سجده کنن...

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد...

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد...

جلوه‌ای کرد رخت، دید ملک، عشق نداشت!

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد...

۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۰۲

به نظر من،دوست داشتن و عشق هر کدوم جایگاه خاص خودشون رو دارن و در جای خودشون خوبن؛اما اینکه دکتر شریعتی میگه دوست داشتن از عشق برتر است رو اصلا" قبول ندارم! چون هیچ چیز نمی تونه جای عشق رو بگیره...دوست داشتن یعنی به کسی یا چیزی یه حس مثبت داشته باشی؛ازش خوشت بیاد،بپسندی اش...در اینجا "من"منم و "اون" هم اونه...! و من هرگز حاضر نیستم اونو به خودم ترجیح بدم! همیشه خودم در اولویتم...
اما عشق،یعنی کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی...اونقدر که حاضر باشی به خودت ترجیحش بدی! اینجا حاضری"منیت"خودت رو که همه چیزته ! زیر پا بذاری...و "فداکاری"و ایثار و ازخودگذشتگی و انسانیت،از اینجاست که شروع میشه...یه عاشق واقعی خودشو فدای معشوقش میکنه...همونطور که مثلا" امام علی(ع)حاضر شد جون خودشو به خطر بندازه تا پیامبر(ص) به سلامت هجرت کنه...همونطور که امام حسین(ع)خودش و عزیزترین عزیزانش رو فدای معشوقش کرد...همون کاری که عباس(ع) کرد...تا عاشق نباشی،نمی تونی سینه تو سپر کنی که تیر به قلب تو بخوره اما به معشوقت نخوره...!
عشق هم انواع و درجاتی داره...در سطح عشق زمینی و مادی،میشه به عاشقی اشاره کرد که وقتی می بینه معشوقش با یکی دیگه خوشبخته،ازش دست میکشه تا خوشی و خوشبختی معشوقش رو ببینه؛نه اینکه مثلا" بره اسیدپاشی کنه و انتقام بگیره!
یا مثلا" انسانی که در هر جایگاهی،مثلا" آتش نشان،پلیس،خلبان،رزمنده،خیر و نیکوکار و... از جان و مال و دوست داشتنی های خودش می گذره تا جان یه آدم دیگه رو نجات بده،تا یه آدم دیگه زندگی بهتری داشته باشه،قطعا" عاشقه! چون فقط عشق میتونه آدم رو به همچین درجه ای از انسانیت برسونه...
توی فرهنگ و دین خودمون هم مثال فراوان داریم درباره ی کسایی که از عشق زمینی به عشق آسمانی رسیدن... از معشوق زمینی،به معشوق حقیقی(خدا) رسیدن...از نظر عرفانی و سلوک معنوی هم فقط عشقه که میتونه آدم رو به مرتبه ی فنای فی الله برسونه؛نه دوست داشتن! ...
به هر حال نظر من اینه...

۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۳

چه خوب کردی که معرفیش کردی

کاش می گفتی که دوبله شده اش رو ببینن که شیرینتره و توش پره از هنر نمایی.

انیمیشن واقعا اخلاقیه

واقعا عالیه

من شبیه بابای فیلینتم و احتیاج به یه مترجم افکار دارم شاید اینطوری صدام و حرفم شنیده و فهمیده بشه :)

۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۲۰

سلام.دارم فیلم رو دانلود می کنم...
با وجود اینکه هنوز باهاتون سر سنگینم و تجربه بارها بهم ثابت کرده که با کسی بحث نکنم و همون بحثی که درباره ی روح داشتیم برام کافیه؛اما من که درس عبرت نمی گیرم!!!!!!!!
توی چندتا وب دیدم که شما گفته بودین عشق رو نمی فهمین ولی دوست داشتن رو چرا...و کلا" از این حرفا که دوست داشتن رو از عشق برتر می دونید...میشه بپرسم چرا با عشق مشکل دارین؟!
البته لطفا" واضح و خوانا و قابل فهم و بدون غلط املایی و بدون سوءتفاهم توضیح بدین! سپاس...

۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۴۵

نسرین

واییییییییییییییی چقد شیرین و دوست داشتنی بود
دقیقا همون چیزی که گفتین
ساده و صمیمی و یه تلنگر
دیدین بابای فیلیت تنها دوبار چشمهاش دیده شد:))
خیلی خوشگل بود خیلی
حس میکنم منم شبیه سم هستن متاسفانه
کسی استعدادهای نهفته ی منو جدی نمیگیره :(((
ولی کاش همه ی بچه ها یه مامانی مث مامان فیلیت داشته باشن

۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۲۱

کتابدار عترت

سلام
انیمیشن فوق العاده ای بود
دو سال پیش دیدمش
گاهی وقت ها لبخند را نیز بر لب می نشاند
من نیز به اکثر دوستان دیدن این انیمیشن
و انیمیشن من ِ نفرت انگیز را توصیه می کنم
ممنون از معرفی

۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۱۲

خیلی زیاد راجع بهش تعریف و تحسین خوندم
ولی ندیدمش همین الان دانلود میکنم و بعد دیدنش نظرم رو میذارم

۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۵۳

بهاره

سلام

دلم برای کارتون دیدن تنگ شده به شددت!
مشتاق شدم ببینم
ممنون از معرفیش
دیدم نظرم رو میگم

دوست کاغذی

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

ابری که احتمال بارش دارد

نظرات (۲۲)

ارسال نظر