یه صد ثانیه ای زیبا
تصویر بسته روی دست دختری که دفترش را در دست دارد و در آن چیزی مینویسد
نوشت: حسن میرزایی ... دماغ نامناسب
و جلوی آن ضبدر زد
صفحه ی بعد:
کرم صبوری ... وضعیت نا مناسب مالی
و جلوی آن ضبدر زد
صفحه ی بعد:
نوید کرجی .... خواهر پاچه پاره کن
و جلوی آن ضبدر زد
.
.
.
.
.
نمای باز مردی از خانه خارج شد و جمعی او را بدرقه کردند
او رفت و سوار ماشین شد
از توی داشبورد دفترچه ای را برداشت و آن را ورق زد
تا به صفحه ی خالی رسید
خودکار را از جیبش بیرون آورد و نوشت:
رز امیریان.... سن بالا
و جلوی آن ضبدر زد
.
.
.
.
.
دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴
عاقبتمون بخیر
- ۹۲/۱۱/۰۷
منتظرتونم که سر بزنین بهم