کاپو چینو در رام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
«با خودم گفتم آشغال! ببین چطوری با یک زل زدن از کوره در میروی. نمیدانم
اگر به اندازه من این همه سال در اشغال زندگی کرده بودی یا شب و روز همه
حقوقت حتی حق خرید کردنت نادیده گرفته میشد، یا اگر روستایت را با بولدوزر
ویران میکردند یا خانهات خراب شده بود یا خواهرت نمیتوانست به مدرسهاش
برود یا مادرت در یک ایست بازرسی زایمان کرده بود یا اگر ظلّ گرمای
تابستان مجبور بودی برای مجوز کار روزها در صف بایستی یا نمیتوانستی به
عزیزت در بیت المقدس شرقی برسی آنوقت چه میکردی؟»(ص 40)
فکرش را بکن یک نظامی مجوز عبورت را بی دلیل پاره کند :(
«و من یک شهروند غیرقانونی شدم. درست مثل صد و بیست هزار زوج دیگر فلسطینی (با بچه هایشان) که در مناطق اشغالی زندگی میکردند، از نظر حقوقی حق با ما بود ولی در واقع ما «غیرقانونی» بودیم. درست متوجه نشدید؟! خود ما هم همین طور.»(ص 19)
متن بالا دو برش از کتاب کاپو چینو در رام الله است
برداشت از خاکریزهای کاغذی
- ۹۳/۰۶/۰۵