جذابیت در رمان 2
سلام
به نظر حقیر بسته بندی زیبا در بعضی از موارد محتوا را تحت الشعاع خود قرار داده و کار بجایی میرسد که مرکب جای راکب را می گیرد! برای رهایی از این مشکل یا باید در نزول معنا به کلام از ایجاز و اختصار استفاده نمود و تصویر کرد، یا اگر مطلب به طول می انجامد باید ساده بیان شود و حِکمت متن قوی باشد تا جذابیت حفظ شود. که در عین حال، هم محتوا در پیچ و تاب و زیبایی تکنیک و تصویرِ فضا گم نشود و هم بیان محتوا، ملال انگیز نباشد.
متن بالا را برای آمادگی ذهن و یا آوری مطلب جذابیت در رمان که ذیل معرفی کتاب ملاقات در شب آفتابی آورده شده بود آوردم تا مقدمه ای باشد برای معرفی امروز.
مدیر مدرسه
جلال آل احمد، پدر ادبیات متعهدمان که از او آثار زیبا و بسیاری در دسترس است، او منتقدی منصف، صاحب قلمی خستگی ناپذیر و ذهنی تصویری و توانی فراوان برای تبدیل این تصویرها به متن است. او توانسته اِدراک و اعصاب خواننده اش را درگیر کتابهایش کند. سفرنامه هایش انسان را تا کوره راه ها و بی راه ها و درز دیوار و انگشت سبابه دختری فقیر با چشمانی آبی و تنی نحیف و مویی بور و لپی گل انداخته در سرمای شدید کوچه های مسکو می برد و از همین روست که این کتاب برای ادامه این بحث انتخاب شد تا مثالی باشد برای شق اول رهایی از ابتذال در رمان.
جلال این کتاب را به صورت اپیزودی آفریده است و متن لاغر کتابی 80 صفحه ای را به حدود 20 بخش تقسیم کرده تا هر بخش بیش از 6 صفحه نباشد. در بالا چه عرض شد؟ عرض شد، در بیان معنا، یا باید از ایجاز و تصویر استفاده کرد که جلال اینگونه عمل کرده است و رشته داستان را که مشکلات بزرگ شده با ارتقا درجه معلمی به مدیریت است را به خوبی حفظ کرده و یا باید در جایی که انتخاب نویسنده، متن طولانی است. به ناچار و برای فرار از گم شدن سر نخ معنا در کشاکش و تو در توی تکنیک از بیان ساده و موضوعی عظیم بهره جست تا پیام به درستی و بدون آلوده شدن به ابتذالِ غرایز به خواننده منتقل شود. و الا ابتذال است و جدایی مباحث عالی انسانی از راه رمان.
جلال، مدیر مدرسه را با انسانی لااوبالی و بی توجه به دین، رشوه دهنده و سیگاری آغاز میکند. ولی در ادامه او را شخصی مقید به اصول انسانی و اسلامی معرفی میکند، که دلش، برای بچه های مردم، برای ناظم، معلم و فراش زیر دستش می سوزد . او هر چه می کند تا راحت مدیریت را بگیرد و چشم بر جفا ها و بد کاریها و دزدیها از بیت المال ببندد، نمی تواند. و در پایان داستان، جدال خیر و شر درونش در مواجهه با عملی خلاف عفت از سوی شاگردی از کلاس پنجم مدرسه اش با شاگردی دیگر به اوج خود می رسد و بعد از تنبیه مفصل دانش آموز خاطی که پسر مدیر شرکت واحد اتوبوس رانی هم هست و احضار او به دادگستری، استعفایش را میدهد و والسلام.
جلال با خرد کردن داستان به بخش های کوچک و داستانهای تقطیع شده، هم توانسته زیبایی تصویر گری و درگیری اعصاب خواننده با متن را که جذابیت بی نظیری است تضمین کند و هم با اشاراتی کوتاه نبض داستان را در دست عقل داشته باشد و ضربات پیاپیِ حکیمانه و رحمانی جدال نفس و عقل بر سر "سالمِ سخت" یا "راحتِ ناسالم" را به بر سرِ عقل و نفسِ خواننده بکوبد و اینگونه سلامت رمانش را در دست گیرد.
این کتاب با این که به ماقبل تاریخ باز میگردد، به زمانی که سخن از سنار سه شاهی است و حقوق 150 تومان، ولی وجدان رمان و مفهوم آن امروزی است و مشکلات جامعه امروز ما. این کتاب چون از نظر سبک نگارش، اپیزودیک است خوانش آن را برای فرصتهایی مثل فاصله کار و یا محل تحصیل تا خانه توصیه می کنم.
این کتاب را از کجا می توان خرید: اصفهان، فروشگاه امام خمینی، با مدیریت آقای هوایی، با شماره تلفن 09133681380
یا علی
دوشنبه, ۲۶ فروردین ۱۳۹۲، 15:۱۴
- ۹۲/۰۱/۲۶
من خودم ترجیح میدم موضوع عظیم به قول شما با روایتی ساده رو بخونم به جای اینکه درگیر غرایز بشم و کلا از موضوع مطروحه منحرف بشم.شیوه ی بیان مهمه ولی نه به اندازه خود مطلب