بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
شاهم تویی و همه زور لشکرمسرباز گوشه نشین سیاه من
شب بود در چشمش ستاره برق میزد
در رقص خود چرخی به سوی شرق میزد
در بیستون از دوریش فرهاد غم بار
یک ضربه بر سنگ و یکی بر فرق میزد