دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


فقط اومدم بگم شاطر عباس صبوحی رو بخونیم و چند تا از دو بیتیهاش رو که براتون انتخاب کردم،‌با هم بخونیم.


بسم الله


دست بر زلف زدم، شب بود، چشمش مست خواب

برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب


گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو

گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب


****


چون قهوه بدست گیرد آن حب نبات

از عکس رُخش قهوه شود آب حیات


عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم

خورشید برون آمده است از ظلمات


****


نموده گوشهٔ ابرو بمن مهی لب بام

هلال یک شبه دیدم بروی بدر تمام


چو دیدمش به لب بام من به دل گفتم

که عمر من بود این آفتاب بر لب بام


***


برداشت سپیده دم حجاب از طرفی

بگرفت نگار من نقاب از طرفی


گر نیست قیامت از چه رو گشته عیان

ماه از طرفی و آفتاب از طرفی


***


ای دلبر عیسی نفس ترسائی

خواهم به برم شبی تو بی ترس آئی


گه پاک کنی با آستین چشم ترم

گه بر لب خشک من لب تر سائی


***

عالیه و شعر از گوش کلامش زده بیرون


شاطر عباس رو لا اقل در سایت گنجور میشه پیدا کرد



  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم


جایی مکالمه ای دیدم بین دو نفر در نت و این جاری شد.


محرم تو را باشم، نباشم محرمی تو
دور از تو باشم یا نباشم همدمی تو

اصلا مگر دیدم تو را یکبار در عمر
مانند جادویی! مگر جام جمی تو؟


مراقب دلمون باشیم تو مجازیها.


  • مجید شفیعی