یادش بخیر اون وختا (قسمت آخر)

در جواب پرنده ی مهاجر که پرسیده بودن:"به راستی مقصر این همه تغییر کیه؟؟"
به نظر من همون بچه های دیروز که شدن پدر و مادرهای امروز،مقصرند...(البته اگه بخوایم دنبال مقصر بگردیم!!!)چون نمی خواستن رنج هایی رو که اونها کشیدن،بچه هاشون هم بکشن،چون نمی خواستن کمبودهایی رو که خودشون داشتن،بچه هاشون هم داشته باشن،"جبران افراطی"کردن...اینکه امام علی(ع)می فرمایند:"خیر امور اوسطها..."همینه؛وقتی یه جا تفریطی وجود داشته باشه،فرد میخواد با افراط جبرانش کنه...و مشکلات از همین جا شروع میشه...باید همه جا،و به خصوص توی تربیت فرزند و فراهم کردن امکانات برای اون،اعتدال رو رعایت کرد تا نه تنها خودش دچار مشکل و عقده و نازپروردگی نشه؛بلکه بتونه نسل بعد از خودش رو هم درست تربیت کنه... :)

پاسخ:
فرزندان خود را برای زمان خودشان تربیت کنید
درست
افراط و تفریط
ولی تو این پستها نقطه نظر اخلاق انسانی
که با تغییر رویکرد اخلاقی به تخریب اخلاق و توان انسانی در بچه ها انجامیده (البته اینجوری به نظر می رسه)

۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۴

پرنده مهاجر

الان همه چی هست
خیلی پیشرفته تر از گذشته
وفور نعمت
ولی هرچی جلوتر میریم سرگردون تر میشیم و لذت کمتری میبریم
اونموقع اگه دیکته 20 می شدیم یه مداد و پاکن بمون جایزه میدادن و بخاطر همون جایزه سعی میکردیم بیشتر جبران کنیم تا بابا و مامانامون رو خوشحال تر کنیم
الان با تبلت و ....تشویق میکنن بچه ها رو ولی بازم فایده نداره و سر درس و مشق نمی شینن
هیچوقت یادم نمی ره روزایی که با شرمندگی تو صورت بابام نگام میکردم چون رشته ای که اون داشت رو نتونستم برم و همیشه خودم رو سرزنش میکردم که جواب زحمات بابا رو نتونستم بدم
به راستی مقصر این همه تغییر کیه؟؟

پاسخ:
من حرفی ندارم بزنم
و این سئوالت رو جوابی واسش ندارم
:(
چی بگم
:((

۲۸ آبان ۹۲ ، ۲۲:۳۰

سعید

پس دعا می کنم برایت در این زمانه که در تربیت لیلای عزیز موفق باشی مجید جان

پاسخ:
سلاااااااااااااااااااام سعیدم

ممنون از حضور دوباره ت

ممنون از آرزوی موفقیتی که برام داری

بابت پذیرایی دیشب هم ممنون

بوس

،)

@}--

۲۶ آبان ۹۲ ، ۲۰:۳۷

نسرین

خو لااقل غلطهای املایی ادمو اصلاح کن برادر خو آبروم رف دیگه:((
راستی بیایین قشنگ خوب و شمرده توضیح بدین از این نظر مرموز منظورتون چیه
من یکم خنگم دیگه چیکار کنم باید رک و پوست کنده حرف بزنین باهام!

پاسخ:
سلام نسرین خانم
با منییییییییییییی؟
غلط املایی!!
من بگیرم؟؟؟؟؟؟؟
شکلک غش کرده از خنده
من یه غلطی کردم کلا اونجا حرف زدم
از ما بگذر شتر دیدی ندیدی D:
@}--

۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۹:۴۱

مرجان

سلام.واقعا مطالب پند آمیزی را نوشتید .ولی دل مرا هم به درد آوردید .من بر خلاف نسرین جان منکر هیچکدام نمی شوم چون در شهر ما این هارابه چشم خود دیده ام مخصوصا توی مدرسه .بخاطر همین امسال خدا را شکر تدریس ندارم ودیگر شاگردها ی پر توقع

وتنیل را ندارم ونباید با والدین آنها سرو کله بزنم .ان شاالله کمتر شاهد چنین صحنه هایی باشیم.راستی حال کوچولوی ما چطوره ؟بزرگ شده ؟چشم بد از زندگیتان به دور باشد .خدمت ام لیلا هم سلام برسانید .

پاسخ:
سلام بزرگوار
خوش آمدید بعد از مدتها
که البته شایسته هم همین بود که به شاگرد تنبلی مثل من بیشتر از این هم نباید توجه کرد
زنده باشید
بله لیلا هم خدا رو شکر راه بزرگ شدن رو خوب داره طی میکنه
بزرگی و سلام شما رو هم خدمت ام لیلای بی نظیرم عرض میکنم ان شا الله
:)
باز هم خوش آمد عرض میکنم خدمتتون
@}--

۲۵ آبان ۹۲ ، ۲۳:۱۰

نسرین

ای گفتی برادر ای گفتی
من دل پردردی دارم از این یکی:)))
به عنان یک معلم نوپای دوماهه خیلی حالم بده از این شیوه ی تربیتی
نمیدونم چرا اینجوری شدم پدرمادرا!!!
میگم خانوم محترم پسرتون درسش ضعیفه خیلی هم بی ادبه بچه های ضعیف رو میزنه میگه نه نیمای من اینجوری نیست شما بلد نیستی درس بدی بیشتر تلاش کن خانوم معلم تو خونه همیشه دیکته رو بیست میشه:(من سرمو کجا بکوبم الان؟؟؟؟

پاسخ:
گفتم "بعد پستش رو می ذارم"
یادت؟
این همونه دیگه
این بچه ها می شن کسانی که آینده با خود خواهی هاشون پستهای قبل رو به وجود میارن
بعله
اینجوریاس
بگید مادر نیما بیاد این پستها رو ببینه براش خوبه
D:
فدای دل معلم های گل

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد